سهراب

عشق من سهراب

سهراب

عشق من سهراب

تا گل هیچ

تا گل هیچ
Image and video hosting by TinyPic

می رفتیم و درختان چه بلند و تماشا چه سیاه
راهی بود از ما تا گل هیچ
مرگی در دامنه ها ابری سر کوه مرغان لب زیست
می خواندیم بی تو دری بودم به برون و نگاهی به کران وصدایی بهکویر
می رفتیم خک از ما می ترسید و زمان بر سر ما می بارید
خندیدم : ورطه پرید از خواب و نهان آوایی افشاندند
ما خاموش و بیابان نگران و افق یک رشته نگاه
بنشستم تو چشمن پر دور من دستم پر تنهایی و زمین ها پرخواب
خوابیدم می گویند : دستی در خوابی گل می چید
نظرات 1 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:53 ق.ظ

site jalebie

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد